کیت بلانشت با آن صورت بسیار سفید و موهای طلاییاش در دهه گذشته یکی از مقتدرترین بازیگرانی بوده که توانسته کارگردانان را در ژانر و نگرشهای متفاوت به خود جلب کند. از آنتونی مینگلای با استعداد (آقای ریپلی) تا مارتین اسکورسیزی معترض (هوانورد)،...
از تام تیکور (بهشت) تا اینارتیو کونزالس (بابل) تا کارگردان آوانگاردی چون جیمجارموش (قهوه و سیگار.) کیت از بازیگران شاخص فصل ضد اکت بودن در سینماست که با بهرهگیری از فیزیک مناسب به خصوص قابلیت صدای رسایش بخش مهمی از بیتوجهی آگاهانه به میمیک در صورت را جبران میکند. او به بازی رمزآلودی دست پیدا کرده که تماشاگر را علیرغم قابلیتهای فیلم مجبور به کنکاش در پرسوناژی میکند که او تعریفگر آن است. اتفاقی که کاملا در آخرین اثر این بازیگر یعنی <الیزابت، عصر طلایی> شاهد آن هستیم. بازیگرانی هستند که شرایط خاص را پیرامون اتمسفر خودشان ایجاد میکنند؛ برای بیشتر و بهتر دیده شدن. کیت با 54 بار نامزدی و بارها کسب جوایز مختلف از جمله اسکار از این گروه بازیگران است. از مختصات بازیگری کیت بلانشت که بگذریم مثل همه کسانی که علاقمند سینما هستند و طبعا مراسم اسکار هم برایشان مهمترین حادثه سینمایی تلقی میشود، با اشتیاق به دیدن این فیلم و <من آنجا نیستم > که بلانشت برای بازی در آنها در دو بخش بهترین بازیگر نقش اول زن و بهترین بازیگر نقش مکمل زن، نامزد شده؛ نشستم. متاسفانه فیلم <الیزابت، عصر طلایی> فارق از بازی کیت؛ آب سردی بود روی اشتیاق و علاقهمندیم برای دیدن این فیلم. <الیزابت، عصر طلایی> میان بیان قصه و فرم الکن و در بیان بسیار ناموفق بود. در عرصه تجربه فرمهای ناهمگون هم به مثابه چشیدن طعمهای مختلف از یک میز کوکتل آشفته بود. فیلمنامه ناهمگون، طراحی صحنه سرهمبندی شده که ادغام جلوههای ویژه؛ اندک تفاخر ظاهریاش را هم از آن گرفته بود. شاید نامزدیاش برای بهترین طراحی لباس فقط به علت وجه وفاداری نسبیاش به تاریخ بوده که به نظر من چندان امتیازی برای یک فیلم با چنین پرودکشنی محسوب نمیشود. در حقیقت تنها نقطه درخشان فیلم الیزابت، بازی کیت بلانشت در نقش ملکهای که او را به عنوان یک زن آسیبپذیر که سردی و باکره بودنش را چون لباس سنگیناش با خود حمل میکند، باور میکنیم. اما فیلم <من آنجا نیستم> برخلاف الیزابت درخشان است. کیت در نقش یکی از وجوه شخصیت باب دیلن بازی کرده و به جای آن که به مانند دیگر بازیگران تنها به تقلیدی صرف از او اکتفا کند شخصیت باب را به درستی درک کرده است. نوع دست گرفتن گیتار و اجرای درست حرکات باب دیلن؛ نشان از شور و علاقه کیت به فیلم و شخصیت فیلم است؛ به طوری که این عشق در صورت بلانشت موج میزند. او دومین بازیگر در تاریخ سینماست که برای بازی در نقش جنس مخالف نامزد اسکار میشود. حالا دیگر به راحتی نمیتوان از نام کیت بلانشت گذشت، او حالا آنقدر بزرگ شده که در هر دو جایزه بازیگری آکادمی نامزد جایزه شده؛ هم نقش اول، هم نقش مکمل.